پانی بلاگ
آسیبهای ناشی ازورزش بسکتبال در کل ، مچ پا و زانو بیشترین احتمال آسیب دیدگی را دارا می باشند . به ترتیب قسمت های زیر هم مستعد صدمه هستند: دست مچج ساعد سر صورت ، گردن ، پشت ، لگن ، زانو ، شانه و آرنج ، آسیب زانو و 50% کل صدمات ناشی از ورزش بسکتبال را شامل می شود . طبیعت این رشته که براساس دویدن ، حرکات جانبی ، پرش ، تغییر مسیر های ناگهانی و تغییر سرعت دویدن است ، سبب مستعد شدن رباطها و استخوانها به اسیب می شود. بهترین زمان برگشت به مسابقه پس از پیچ خوردگی مچ پا چه زمانی است ؟ این فاصله زماتی وابسته به شدت آسیبب و سرعت برخورد و انجام مراقبت مناسب از آن است عواملی که بیشتر از همه تعیین کنندة توانایی برگشت به مسابقه هستند باید تتضمین کننده حرکات بدون درد تدر تمام جهتات مفصل ، عملکرد قدرتی کافی ، بازگشت حس درک موقعیت مفصل و فقدان درد باشند انجام حرکات طبیعی مفصل وابستگی تام به شروع زو درس حرکات فاقد درد تو تمرین های کششی دارد تا احتمال ایجاد محدودیت حرکتی در اثر عدم استفاده از مفصل را از بین ببرد ، عملکرد قدرتی کافی با توانایی انجام فعالیتهای حرکت مختلف ( مثل حرکات جانبی ، دویدن و …) تعریف میشود. تاگر ورزشکار صدمه دیده علیرغم درد به مسابقه ادامه دهد ، احتمالا و خیم تر شدن صدمه و اضافه شدنه آسیب های دیگر را بالا تیم برد ، اگر چه تا حدد 6 هفته ، وجود تورم و ناراحتی در مفصل انتظار می رود که با کمک استفاده از یخ ، فشار و بالا نگهداشتن عضو رفع خواهد شد. چگونه می توان احتمال بروز پیچ خوردگی در مچ پا ویا عود آن ار کاهش داد؟ هم عوامل درونی و هم بیرونی در این قضیه دخالت دارند : الف - عوامل درونی : آمادگی های پیش از فصل که به تقویت و کشش عضلات قسمت پایین پا بپردازند و سبب ثبات مفصل مچ پا گردن مسلم ناست که تصحیح صدمات قبلی هم اهمیت بسزایی دارند که در این راه از برتامه های بازتوانی استفاده می شود. ب - عوامل خارجی : استفاده از وسایل کمک ارتوپدبی در جهت تثبیت و حمایت تثبیت و حمایت مفصل را شامل می شود. یک عامل مه مرد پیشگیری از اسیب مچ پا، توجه به تمرین در زمین مسطح و خشک میباشد. آیاجهیدن و پرش ها مکرر در بسکتبال لیستها قادر به صدمه رساندن به آنها است ؟ بله، اصطلاح Jumper"s Knee به همین معناست و در حقیقت آسیب ناشی از استفاده مکرر و بیش از حد زانو است که با به کارگیری مکانیسم راست کنندة زانو، سبب درگیری بافت نرم زانو هم می شود. این آسیب اصولا تاندون کشکک را در گیر می کند، که محل درگیری یا در قطب تحتانی آن و یا در محل اتصال به تکمه استخوان درشت نی میباشد ، ترومای جزیی و مکرر که در اثر جهیدن های مکرر به فیبرهای تاندنی وارد یمشود، آغاز گر واکنشی التهابی است که سبب درد و حساسیت می گردد. از عوامل دخیل درایجاد آن می توان به ضعف عضله Vastus medialis obliqus در مقایسه با Vaastus Lasteralis ، کاهش قابلیت انعطاف عضله هامسترینگ ، ضعف عضلات خم کنندة مچ پا به عقب (Dorsiflexors) و انحراف زانوها به طرف خارج اشاره کرد . شایعترین آسیب های چشمی در بستکتبالیست ها ودرمان آنها پارگی های قرینه یا ملتحمه ، خونمردگی در پلک یا کرة چشم ، پارگی پلک و یا خونریزی زیرملتحمه به وطر شایعی در این ورزشکاران رخ می دهند باید انتظار این آسیب ها را داشت ، سریعا آنها را تشخیص داد و در صورت وخامت صدمه به پزشک متخصص چشم معرفی کرد. منظور از شکستگی jonesچیست ؟ با توجه به حرکت جانبی و پر قدرت مکرر ، جهیدن ها و سایر انواع حرکات ناگهانی ، تاحتمال ایجاد این شکستگی تنشی بالا می رود . نیروی زیادی که در اثر حرکات بالا به قاعدة پنجمین استخوان متاتارس وارد میشود. عامل آن است این شکستگی اغلب ورزشکار را ناتوان می کند و بر قرار اتصال مجدد بین تکه های شکستگی گاهی نیازمند جراحی و یا جا انداختن است. درمان آن از وظایف یک ارتوپد می باشد. شایعترین آسیب انگشتان در بستگتبالیست ها چیست؟ شایعترین محل آسیب ، در مفصل اول بین انگشتی (PIP) است که می توان به صورت شکستگی یا در رفتگی باشد. به نظر می رسد این آسیب درانگشتان 2 تا 5 شایعتر باشد، انگشت Mallet یا کندگی تاندون عضله راست کننده انگشت در محل اتصال آن به بند آخر هم آسیب شایع دیگر است . برای معالجه این آسیب ، گچ گیری به مدت 3 تا 5 هفته توصیه می شود. عوارض مصرف غیر اصولی آب در ورزشکاران آب یکی از اساسی ترین نیازهای یک انسان همچون اکسیژن برای زنده ماندن میباشد .بی شک مصرف نادرست از آب همچون بی آبی زیاد در زمان تشنگی شدید یا مصرف زیاد آـب در بیماریهای کلیوی میتواند اثرات بسیار مخربی در سلامت و زندگی انسان بگذارد .این مسئله مورد ورزشکارانی که دارای تمرینات منظم میباشند بیشتر خود را نمایان میسازد برای همین دلیل در مقاله ای در همین زمینه که توسط همکاران عزیزمان در سایت فوق العاده علمی و جذاب ،پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران منتشر شده نظر شما را جلب میکنم :شما بدون غذا چند هفته،بدون آب چند روز و بدون اکسیژن چند دقیقه میتوانید زنده بمانید،به عبارت دیگر بجز اکسیژن آب مهمترین عنصریست که در بدنمان داریم.بدن شما از70-55 درصد آب تشکیل شده و تقریباً 90-80 درصد خون را آب تشکیل می دهد.آب تقریباً در تمام روندهای حیاتی بدن دخیل است.کمبود آب میتواند به تغییرات ذهنی و فیزیکی منجر شود.آب نقش های زیر را ایفا میکند:با شستن سمومی که در طی زندگی عادی تولید میشود،بدن را پاک میکند.زندگی مفاصل را تأمین میکند.پوست را از خشکی محافظت می نماید.هیدراسیون احشاء داخلی را حفظ میکند.دمای بدن را کنترل مینماید.وقتی بدن گرم میشود،آب به شکل عرق از پوست دفع میگردد.این مساله خوب است چرا که عرق از پوست شما تبخیر میشود و بدن شما سرد میشود.در واقع یک Air-Conditioner در بدن شما وجود دارد ولی برای اینکه این سیستم به کار خود ادامه دهد،نیاز به جبران آب از دست رفته بدن دارید.اگر به اندازه کافی و در حد جبران عرق از دست رفته آب ننوشید،خون غلیظ شده و جریان خون کند میشود این امر باعث میگردد که فشار بروی قلب وارد شود.در صورتی که کمبود مایع زیاد باشد،بدن شما به اندازه کافی آب برای تولید عرق ندارد.در این نقطه درجه حرارت بدن میتواند تا حد خطرناکی بالا برود.وجود اینکه یک فرد بزرگسال با چثه متوسط در روز حدود2 لیتر آب از دست میدهد،یک ورزشکار ممکن است در ظرف یک ساعت ورزش شدید قریب به 3 لیتر آب از دست بدهد.در صورتی که این مایعات از دست رفته جایگزین نشوند،ممکن است دهیدراسیون عارض گردد.کم آبی یا دهیدراسیون یک اثر منفی و شدید روی کارایی ورزشی دارد.در واقع حتی هیدراسیون خفیف تا حد یک درصد کاهش وزن بدن می تواند با ایجاد سرگیجه،سردرد و زمان عکس العمل کندتر باشد و میتواند بر خطر گرمازدگی بیافزاید.در صورت عدم درمان،دهیدراسیون بدتر میشود و میتواند کشنده باشد.مراقب علایم زودرس هشداردهنده در خودتان و هم تیمی ها باشیدتا از دهیدراسیون اجتناب شود.در صورتی که هر یک از این علائم را مشاهده کردید،به مربی خود اطلاع دهید یا مراقبت طبی فوری طلب کنید.سوال اینست که آیا احساس تشنگی همیشه با آغار کم آبی همراه است؟پاسخ اینست،نه همیشه.در بسیاری موارد ورزش واقعاً واکنش تشنگی را مختل میکند.به هنگام ورزش شما مقدار زیادی آب را قبل از احساس تشنگی از دست می دهید و قبل از اینکه بطور کامل کم آبی شما جبران شود احساس تشنگی از بین میرود.بنابراین برای تأمین نیازتان به آب نمی توانید به حس تشنگی اکتفا کنید.به عنوان یک ورزشکار،لازم است که بطور آگاهانه بیش از آنچه که دوست دارید آب بنوشید،مصرف کنید،بویژه زمانی که در گرما ورزش میکنیدبنا به همه دلایل فوق،ورزشکاران لازم است که آب یا سایر نوشابه ها را قبل،در طی و بعد از ورزش مصرف کنند.قبل از ورزش:یک یا دو لیوان مایعات را دو ساعت قبل از مسابقه یا تمرین بیاشامید تا اطمینان حاصل کنید که بخوبی هیدراته شده اید.پانزده دقیقه قبل از شروع ورزش یک لیوان دیگر نیز بنوشید.در طی ورزش:در طی ورزش برای جایگزینی مایعات از دست رفته و اجتناب از گرمای بیش از حد هر20- 15 دقیقه ،180-120 سی سی مایعات بنوشید،مایعات سرد بهتر است چرا که به سرعت جذب می شوند و حرارت مرکزی بدن را سریعتر پایین می آورند.پس از ورزش:این نکته که پس از انجام ورزش به مصرف مایعات ادامه دهید حائز اهمیت است که جبران کم آبی بدن زمان میکیرد.برای اطمینان از اینکه به اندازه کافی آشامیده اید،خودتان را قبل و بعد ورزش توزین کنید.به ازای هر 5/0 کیلوگرم کاهش وزن حداقل 500 سی سی آب مصرف نمایید.این اشتباه را نکنید که وزن کاهش یافته در ورزش مربوط به چربی است،چرا که چربی بتدریج از دست میرود و در مقیاس چند روز،مشخص نخواهد شد.تقریباً تمام کاهش وزن طی ورزش از منشاً آب می باشد.دهیدراسیون می تواند نسبتاً سریع عارض شود.ملی همچنین ممکن است ظرف چندین روز ورزش بدون نوشیدن مایعات کافی پدید آید.ورزشکارانی که هر روز یا دوبار در روز و بویژه در آب و هوای گرم و مرطوب بشدت ورزش میکنند ممکن است بازای ها 5/0 کیلوگرم وزنی که از دست می دهند آب نیاز داشته باشند تا تعادل آب آنها مجدداً اعاده شود.به طور معمول نباید در روز وزن شما کاهش یابد،حتی 2درصد کاهش وزن می تواند به کاهش کارآیی منجر شود و معرف دهیدراسیون خفیف باشد.علاوه بر آب،برخی از ورزشکاران نیاز به جایگزینی الکترولیتهای سدیم و پتاسیم که در عرق از دست می روند،دارند.این امر بویژه در ورزشی که بیش از یک ساعت به طول انجامد صدق میکند.بسیاری از نوشابه های ورزشی حاوی غلظتهایی از الکترولیتها و کربوهیدراتها هستند که جذب آب را تشریع می نمایند.به علاوه الکترولیتهای موجود در نوشابه های ورزشی تشنگی را تحریک میکند،که باعث تحریک فرد به نوشیدن و جبران کم آبی میشود. نوشابه های ورزشی در ورزشکاران استقامتی و نیز افرادی که تا حد توان به طور روزانه تمرین می کنند،یا در چند مسابقه در یک روز شرکت میکنند یا دو جلسه تمرین در روز دارند بیشترین فایده را دارند.در صورتی که ذائقه و بیزاری مانع نوشیدن مایعات مورد نیاز شماست،نوشابه را بر طریق سلیقه خود برگزینید.(انواع آبمیوه، آب ساده، آب معدنی،نوشابه های ورزشی،لیموناد)شما همچنین میتوانید از غذاهایی که آب زیادی دارند(مثل هندوانه،گوجه فرنگی،کاهو،سوپ)بیشتر استفاده کنید.با این حال آگاه باشید که نوشیدنیهای حاوی کافئین،نظیر قهوه و چای اثر متضادی دارند.کافئین نیاز بدن به ادرار کردن را افزایش میدهد و بنابراین باید در زمان اعاده مایعات از دست رفته،از مصرف آنها اجتناب نمود.به همین ترتیب مشروبات الکلی دارای اثر کاهنده آب بدن هستند. صدمات ناشی ازورزش بوکس
امروزه بوکس بعنوان یک ورزش پر طرفدار در میان اقشار مختلف جامعه، بویژه جوانان رواج دارد.
این ورزش با وجود طرفداران زیادی که دارد، پیوسته مورد انتقاد مجامع مختلف ورزشی ، مذهبی و پزشکی بوده است و به دو دلیل از این ورزش انتقاد کرده اند :
آسیب رسانی و خطرات احتمالی که به فرد ورزشکار تحمیل می شده است.
تقویت روحیه پرخاشگری در سطح اجتماع و شباهت این ورزش با برنامه گلادیاتوری دوران باستان قدیم.
عده ای بوکس را در محافل ورزشی و پزشکی ، رویدادی همراه با عوارض جسمانی و عصب شناختی تلقی می کنند، اما عده ای نیز معتقدند که عوارض جانبی این ورزش بیش از سایر ورزشها نیست. با توجه به جاذبه های این ورزش برای قشر جوان و نوجوان ، بر متخصصین پزشکی ، علوم ورزش ، و روانپزشکی لازم است که برخی ابهامات موجود را در سایه تحقیقات علمی و به دور از سوگیری روشن کنند و نتایج بدست آمده را از طریق رسانه های گروهی در اختیار جوانان و خانواده های آنان قرار دهند.
مغز انسان با وزن حدود 1400 گرم و حجم بالغ بر 1250 سانتی متر یکی از شگفت انگیز ترین بافت های زنده است که در نظام آفرینش با آن روبرو هستیم. مغز انسان توانایی آن را دارد که نظامهای کارکردی مختلف درون ارگانیزم را فعال ساخته و موجب حرکت ارگانیزم گردد، اطلاعات دریافتی را تعبیر، پالایش و تفسیر کند و مجموع پیامهای مورد نیاز را به طوری که سریعا قابل دسترس باشد، ذخیره کند و بدین ترتیب امکان حل مساله را فراهم آورد(2). افزون بر این، انسان می تواند از طریق گفتگو با دیگران، تعامل مثبت و ارائه راه حل های مناسب دیگران را در رفع مشکلاتشان یاری دهد.
مناطق حسی، حرکتی، دیداری، شنیداری و ارتباطی کرتکس
آمارصدمات مغزی عمدتا ناشی از ضربات به سر می باشند که احتمالا سبب تغییرات در وضعیت ذهنی و روانی فرد بدون تغییر سطح هوشیاری می شوند. تغییر وضعیت ذهنی به دنبال ضربه وارد بر سر می تواند سبب تغییر جنبه های شخصیت ، حافظه (از بین رفتن حافظه)، نقایص عصبی یا فقدان هوشیاری گردد. آسیبهای مغزی ملایم ناشی از ضربه امری شایع در ورزشهای تماسی و سایر برخوردهای ورزشی است. میزان بروز صدمات سر بر حسب نوع ورزش و سن ورزشکار متفاوت است. بسیاری از صدمات وارد به ناحیه سر گزارش نمی شوند، زیرا اساساً صدمات خفیفی بوده و این صدمات چندان مورد توجه مربی یا ورزشکار قرار نمی گیرد.
بررسی تاثیر بوکس بر دستگاه عصبی ورزشکاران
پیروزی در یک مسابقه بوکس توسط ضربات هدفمند و مکرر به بدن و به طور عمده بر سر حریف ، به دست میاید.
جوردن و همکاران در سال 1988 در بررسی MRI و نورولوژیک 9 بوکسور آماتور فعال هیچگونه نتیجه غیر نرمالی را گزارش نکردند.
از سوی دیگر جوردن و همکاران در سال 1992 در سی تی اسکن 238 بوکسور حرفه ای فعال 25 نفر (7%) نتایج غیر نرمال را گزارش کردند.
بیوزارت- بولنج (1970) با ترسیم EEG قبل و بلافاصله بعد از مسابقه در 123 بوکسور آماتور نتوانستند غیر نرمال بودن را حتی در مسابقاتی که به ناک اوت منجر شده بود نشان دهند.
سیرونی و همکاران در سال 1982 در تحقیقی با عنوان یافته های CT اسکن و EEG در بوکسورهای حرفه ای و تشخیص اولیه آتروفی در بوکسورهای جوان که روی 10 بوکسور آماتور و با استفاده از آزمایشهای نورو لوژیک، CT اسکن و EEG انجام گرفت ، نتایج الکتروآنسفالوگرافی غیر نرمال را در 70 درصد بوکسورها گزارش کردند.
اومالووبنت در سال 2005 تغییرات نورولوژیک مرتبط به آسیب مغزی ناشی از ضربات مکرر وارد بر سر بازیکنان بازنشسته فوتبال را ارزیابی کرد. نتایج نشان داد که در اثر آسیب های مغزی ناشی از ضربه سر بازیکنان ملی فوتبال امکان تخریب سیستم عصبی را در طولانی مدت فراهم می کند .
محسن فلاحتی، حسن عشایری و اکبر بیان زاده در سال 1177 اثرات نوروسایکولوژیک ورزش بوکس آماتور ایران را روی بوکسورهای فعال عضو تیم ملی و بوکسورهای بازنشسته ملی مطالعه کردند و نتیجه گرفتند که یک دوره (حداقل چهار ساله) ورزش بوکس آماتور موجب بروز اختلال در عملکردهای نوروسایکولوژیک افراد نمی شود. آنان دلایلی را برای این نتیجه خاطر نشان کردند که :
این افراد بدلیل اینکه اعضای تیم ملی بوده اند ، ممکن است از ابتدا توانایی بالقوه بالایی در خصوص اینگونه کارکردهای تشخیصی و سرعتی داشته باشند. دوم اینکه احتمال دارد این توانایی را در نتیجه مداومت در تمرین ومسابقات بدست آورده باشند.
تسوایر و استورلی (1989) 69 فوتبالیست نروژی سنین 15-34 ساله که عموما بازیکن سرزن به شمار می آمدند را با گروه کنترل (69 نفر )که به فعالیت دیگری اشتغال داشته و هیچگونه سابقه آسیب ناحیه سر و گردن و یا سابقه بازی فوتبال نداشتند، را با استفاده از الکتروآنسفالوگرافی مقایسه کردند . EEG شرکت کنندگان هنگامی به عنوان نرمال در نظر گرفته می شد که فعالیت زمینه ای در دامنه نرمال بوده وفعالیت آلفای منظم ،از 8تا 12 هرتز بود. EEG هایی به عنوان غیر نرمال خفیف منظور می شدند که فعالیت مرکزی(کانونی) و محیطی انها آهسته تر از 8 هرتز بود و آن نتایجی غیر طبیعی در نظر گرفته می شد که اپیزود مرکزی آنان 4 تا 7 هرتز بوده و یا فعالیت پیش زمینه زیر 8 هرتز داشتند . نتایج این مطالعه نشان داد که EEGهای غیر طبیعی در میان بازیکنان بمراتب بیشتر از گروه کنترل بوده است . 78 درصد از EEGهای گروه کنترل نرمال بود، در حالی که 56 درصد فوتبالیست ها EEG نرمال داشتند. EEGهای غیر نرمال بیشتر در میان بازیکنان جوانی یافت شد که تجربه و مهارت کمتر،و نیزبلوغ اسکلتی پایینتری داشتند.
کریشکوا در سال 1989 در بررسی پنجاه بوکسور به شیوه EEG ، 30 درصد EEGها را غیر نرمال گزارش نمود.
هاگلندواریکسون (1993) آسیب مغزی احتمالی بوکسور ها را با گروه کنترلی متشکل از دوومیدانی کاران و فوتبالیستها ، مورد بررسی قرار دادند . غیر طبیعی بودن EEGدر 32 درصد بوکسور ها نسبت به 20 درصد فوتبالستها و12 درصد دوومیدانی کاران یافت شد اما این تفاوت معنادار نبود. با این حال هیچگونه یافتهEEGغیر طبیعی شدید مشاهده نشد.
کاستی در سال 1982 پس از بررسیهای نورولوژیک ، EEG ، نوروسایکولوژیک و سی تی اسکن 14 بوکسور( 8 بوکسور آماتور و 6 بوکسور حرفه ای) یک مورد نتیجه نورولوژیک غیر نرمال و دو مورد آزمون نوروسایکولوژیک غیر نرمال گزارش کرد و در سایر موارد نتیجه غیر طبیعی مشاهده نشد.
مک لاتچی و همکارانش (1987) در مطالعه روی 20 بوکسور آماتور فعال و با انجام آزمایشهای نورولوژیک ، نوروسایکولوژیک ، EEG ، و CT اسکن ، 7 نفر را با نتایج نورولوژیک غیر نرمال و 8 نفر را با EEG غیر نرمال و 9 نفر را با نواقص نوروسایکولوژیک خصوصا" در نواحی توجه ، حافظه کلامی و حافظه بصری گزارش کردند
باتلر ، فورسیت و آدامز (1993) در بررسی تاثیرات شناختی بوکس آماتور و با ارزیابی نوروسایکولوژیک پیش از مسابقه ،بلافاصله پس از مسابقه و نیز در طول دو سال بعد مسابقه ، هیچ گونه بد کارکردی نورو سایکولوژیک را گزارش نکردند. گزارش دریو در سال 1986 پس از بررسی نوروسایکولوژیک 19 بوکسور حرفه ای فعال و 10 بازیکن بیسبال بعنوان گروه کنترل حاکی از نواقص و کمبودهایی در بوکسورها در مقایسه با گروه کنترل بود که با تعداد مبارزات بوکس همبستگی داشت.
بررسی اریک و همکاران در سال 2000 با عنوان آسیب حاد مغزی ناشی از تراوما جنبه های نوروسایکولوژیک 38 بوکسور آماتور قبل و بعد از انجام یک مسابقه بوکس را در مقایسه با 28 بوکسور که به انجام فعالیت جسمانی دیگر می پرداختند، نتیجه گرفتند که شرکت در مسابقه بوکس آماتور با وجود استفاده از کلاه محافظ می تواند موجب کاهش عملکرد عصب شناختی شود که این اختلال با عارضه های شناختی که به دلیل ضربه های مغزی ایجاد می شود مشابه است. باتلر (1994) در مقاله مروری و با استفاده از مطالعاتی که در آنان تستهای نوروسایکولوژیک در بوکسورهای آماتور بکار رفته بود، گزارش کرد که" یک دوره بوکس می تواند عکس العملهای حرکتی مناسب را بخصوص در دست غیر برتر کاهش دهد، ولی حتی در این جنبه نیز عملکرد بوکسور در دامنه نرمال قرار دارد. او همچنین با مرور تحقیقات انجام شده و از طریق مطالعات کنترل شده بوکسورهای فعال و بازنشسته و در بررسی طول دوره و سطح مسابقه ، بیان داشت که تاثیر بوکس روی عملکرد شناختی مرکزی منفی است".
پورتر و همکاران در برسی دامنه دار نوروسایکولوژیک 9 سال( از 1992 تا 2001 ) گزارش کردند شواهدی حاکی از زیانبخش بودن بوکس از لحاظ نوروسایکولوژیک در دست نیست. هیلبرونر و همکاران در سال 1991 پس از انجام آزمایشات نوروسایکولوژیک قبل و بعد از مسابقه که روی 23 بوکسور آماتور فعال انجام شد نقص در حافظه و عملکرد حرکتی را گزارش کردند.
مطالعه کمپ ، هیوستون و مک لئود در سال 1994 ، هیچگونه غیر طبیعی بودن نورو سایکولوژیک و توموگرافی بوکسور ها آماتور را در مقایسه با گروه کنترل مشاهده نکردند. با این حال افرادی که تعداد مبارزات بیشتری داشتند، نمرات کمتری در آزمون نورو سایکولوژیک کسب کردند.
بروگلیو و همکاران (2004) بیان داشتند که" شتاب ضربه فوتبال که منجر به آسیب عصبی می شود ، با بوکس مشابهت زیاد دارد. آنان در سال 2004 بلا فاصله بعد 20 بار عمل هد زدن با سرعت ثابت به توپ فوتبال برای بررسی کنترل قامت گروه فوتبالیستهای دانشگاهی ، تست تعادل گرفتند که هیچگونه تفاوت معناداری را آشکار نکرد. جانسون و همکاران (2002) چابکی 84 ورزشکار زن ومرد و هاکی روی یخ مطالعه کردند و تفاوت معناداری میان ورزشکاران که دارای آسیب مغزی ملایم بودند ، در عوارض پس از ضربه وارد بر سر در برابر گروه کنترل وجود دارد ولی تفاوت معناداری در عملکرد چابکی آنان مشاهده نشد.
نیکولاس کورسلیس به همراه گروهی از محققان بریتانیایی پس از بررسی دقیق مغز بوکسورهای بازنشسته ، 4 نوع آسیب مغزی که با تغییرات رفتاری همبستگی داشت را شناسایی کردند. شایعترین مورد، ایجاد حفره در بخشهای خاصی از مغز بود که در بوکسورها به میزان 17/5 میلیمتر گزارش شد که این مقدار در مقایسه با غیر بوکسورها که 6/1 میلیمتر بود تفاوت زیادی را نشان می داد. او همبستگی معناداری میان این تغییرات ساختاری و توانایی احساسی و میزان عکس العمل بوکسورها مشاهده کرد. دومین تغییر ساختاری مربوط به آسیب ناحیه زیر قشری بوکسورها بود . این آسیب مغزی با سرعت افراد ، راه رفتن و آهسته شدن حرکات جابجایی آنان نسبت داشت. در سومین آسیب بوکسورهایی که پس از پایان دوره قهرمانی کماکان به بوکس ادامه می دادند، تغییراتی در برخی قسمتهای مغز مشاهده شد که شبیه عارضه پارکینسون بود. سرانجام چهارمین آسیب بوجود آمدن گره هایی در فیبرهای عصبی بویژه در لوب میانی مغز بود که بیشتر در بوکسورهای مسن مشاهده شد. این پژوهشگر نتیجه گرفت که این گره های فیبر عصبی بیشتر بدلیل ضربات مکرر وارده بر سر ایجاد شده اند تا افزایش سن و این آسیبها بدلیل دوره طولانی مدت بوکس افراد، حریفان قدرتمندتر و ضربات بیشتر وارده بر سر بوده است(29). این قبیل مطالعات منجر به افزایش نظارت و همچنین ممنوعیت ورزش بوکس حرفه ای در سوئد(سال 1969) و نروژ(سال 1982) شد. در پی فعالیتهای انجام گرفته در دهه های اخیر ، کشورهای انگلیس ، کانادا و نیز سازمان پزشکی جهانی برای ممنوعیت این ورزش بیانیه هایی صادر کرده اند(42،43،56،57).در سال 1984 آکادمی پزشکان آمریکا به مخالفت با برنامه های ورزشی بوکس کودکان پرداخت(28).
در سال 1990 جوردن ، وی و استون به مرور و ثبت آسیبهای ناشی از بوکس در مرکزتمرینات لمپیک ایالات متحده در یک دوره ده ساله اقدام نمودند. جدول 5-1-1(41).
محل آسیب تعداد آسیب درصد آسیب
اندام بالایی 147 9/32
اندام پایینی 107 9/23
سر و صورت 92 6/20
کمر 21 9/6
مغز 29 5/6
ستون فقرات 23 1/5
ناحیه سینه 17 8/3
کلیه 1 2/0
جمع کل 447 100
آسیبهای ناشی از بوکس در یک دوره ده ساله در مرکز تمرین المپیک آمریکا
اگرچه آسیب مغزی به میزان بالایی نبوده است (5/6درصد) ولی حتی این میزان نیز می تواند حاکی از خطرات بالقوه این ورزش باشد.
سازو کار ضربه به سر در ورزش بوکس
اصابت ضربات مکرر و متعدد در طی یک نوبت بوکس ، امری اجتناب ناپذیر است.اگر چه برخی از ضربه های وارده بر سر می توانند نسبت به ضربات دیگر شدیدتر باشند ولی هیچکدام از این ضربات نباید ناچیز شمرده شده و هر کدام می توانند بالقوه آسیب زا باشند.
بطور کلی می توان آسیب های ناشی از ضربه وارده به مغز را به سه دسته تقسیم کرد:
آسیب ضربه مغزی خفیف که عبارت است از کاهش سطح هوشیاری به مدت 5 دقیقه یا کمتر با نمره ملاک اغمائ گلاسکو(پزشکان اغلب این شاخص را برای نشان دادن دامنه آسیب و احتمال بازیافت آن بکار می برند. نمره بالا نشاندهنده ابتلای خفیف و نمره پایین نشان دهنده شدت بالاست). ننمره اغمای 13 تا 15 که به فراموشی به مدت کمتر از یک ساعت پس از وقوع ضربه می انجامد . یعنی ناتوانی فرد در ذخیره یا حفظ اطلاعات جدید در ذهن پس از وارد شدن ضربه سر رخ می دهد.
آسیب مغزی متوسط عبارت است از کاهش سطح هوشیاری برای بیشتر از 5 دقیقه و کمتر از 6 ساعت با نمره اغمای گلاسکو تا12 و فراموشی به مدت 1 تا 24 ساعت پس از ضربه و آسیب ضربه ای مغزی شدید عبارت است از کاهش سطح هوشیاری بیشتر از 6 ساعت و یا بیش از آن با نمره اغمای گلاسکو 3 تا 8 و یا فراموشی به مدت 24 ساعت بعد از ضربه.
ضربه مغزی عمدتاً ناشی از ضربات و تروما به سر می باشند که سبب تغییر وضعیت ذهنی و روانی با یا بدون تغییر سطح هوشیاری می شوند. تغییر وضعیت ذهنی به دنبال ضربه وارد بر سر می تواند سبب تغییر شخصیت، حافظه و نقایص عصبی یا فقدان هوشیاری گردد. مکانیسم آسیب سر در ورزشها متفاوت است. مکانیسم های احتمالی آسیب دیدگی شامل نیروهای فشارنده ( اصابت ضربه به سر سبب آسیب مغز در محل اصابت، ناشی از فشرده شدن مغز در آن ناحیه ) یا نیروهای کششی وارده به سر ( سبب آسیب مغز در سمت مقابل جهت کشیده شدن سر ) یا اعمال نیروهای چرخشی روی سر(مثل پرتاب شدن از روی موتور و غلت زدن). این مکانیسم ها سبب تغییر در خونرسانی، کارکرد و نیاز به انرژی مناطق خاصی از مغز شده و به اختلال عملکرد آن بخش صدمه دیده می انجامد.
تاثیر بوکس بر سیستمهای عصبی
متخصصان بالینی در ورزش طیفی از آسیب های سر را تشخیص می دهند که دامنه آن از ضربات مغزی خفیف تا آسیب های نافذ و کشنده مغز را دربرمی گیرد. تبیین سازوکار آسیب مغز در ورزش بوکس پیچیده است. زیرا به هر دوی تاثیر ضربات مستقیم دستکش بر جمجمه و نیز حرکت مغز و جمجمه در پاسخ به آن بستگی دارد. در لحظه برخورد ضربه به جمجمه ، شتاب گذرایی به سر وارد می شود. جمجمه سریعتر از مغز حرکت می کند و این بدلیل اینرسی است . هنگامیکه جمجمه گرایش به استراحت دارد ، مغز به حرکت ادامه می دهد. چنین ضرباتی مسئول علائمی هستند که جراحان مغز و نورولوژیستها آنرا ضربه مغزی می نامند . نشانگان ضربه مغزی ممکن است شامل سردرد ، تهوع ، گیجی ، مشکلات شناختی ، تغییر شخصیت ، افسردگی ، برانگیختگی ، و اختلالات احساسی و رفتاری باشد.
اصابت ضربه به سر در ورزش بوکس، امری اجتناب ناپذیر است . سازمان جراحی نورولوژی آمریکا 90% بوکسور ها را متحمل به آسیب مغزی گزارش می کند.
رایج بودن آسیب های سر در بوکسورها تعجب آور نیست، زیرا هنگامی که یک بوکسور ضربه مستقیمی را در ناحیه سر دریافت می کند معادل ضربه ای است که یک چکش 9 کیلو گرمی با سرعت 32 کیلومتر در ساعت ، بر جسم وارد می سازد. ضربه به سر می تواند سبب شکستگی استخوان های سر و صورت و آسیب بافتهای مغزی شود. این ضربات می توانند منجر به آسیب سطح مغز، پارگی شبکه عصبی، جراحات ، خونریزی و گاهی تولید لخته های بزرگ داخل مغز بشود . درجه آسیب مغزی بر بوکسورها بستگی به حرفه ای یا آماتور بودن آنها دارد.
80 درصدآسیب های مغزی خفیف اند. ضربه مغزی از جمله آسیب های خفیف مغزی است که به تشخیص دقیق و درمان مناسب نیاز دارد و گرنه موجب عوارض طولانی مدت خواهد شد.
توافق کلی در خصوص تعریف استاندارد ضربه مغزی در دست نیست. اما یک تعریف رایج قابل قبول عبارتست از " فرایند پاتولولوژیک پیچیده که بوسیله نیروی بیومکانیکی ناشی از تراوما ایجاد شده ، که مغز را تحت تاثیر قرار می دهد". کلی و روزنبرگ مشکلات حافظه و توجه را صرفنظر از اینکه ورزشکاران هوشیاری خود را از دست داده یا نه، بعنوان عوارض حاد بوجود آمده در ورزشکارانی که دچار ضربه مغزی شده بودند، گزارش کرده اند.
تشنجهای ناشی از ضربه مغزی
درورزش های پر برخورد تشنج ناشی از ضربه مغزی چندان رایج نیست، اما رابطه ای معناداری با آسیب های خفیف سر وجود دارد. معمولا این نوع تشنج ها در ظرف دو ثانیه پس از برخورد فیزیکی رخ داده، ولی با آسیب ساختمان مغز همراه نیستند . سرنوشت آن بستگی به علت آسیب ، موضع آن ، وشدت و دامنه نورولوژیک آن دارد. فقدان آسیب ساختمانی یا ضایعه عصبی -روانی طولانی مدت ، نشان از طبیعت خوش خیم بودن آنها دارد. به جز ورزش بوکس ، هیچگونه شواهدی مبنی بر خطرات دراز مدت ضربه های متوالی مغزی در دست نیست. ورزش بوکس وضعیت منحصر به فردی دارد، زیرا ضربه های مکرر و تشدید ضایعات، خطر های عصبی زیادی را در بر دارد.
آسیب مغزی بوکس در شرایط ذیل رخ می دهد:
الف- حرکت چرخشی مغز بدلیل وارد شدن نیرو (شتاب) چرخشی توسط زخمهای ناشی از کشیده شدن وریدها و آسیب آکسونی پراکنده که بوسیله تخریب مسیرهای بلند عصبی در جسم سفید و ساقه مغز ایجاد شده و منجر به خونریزی زیر سخت شامه ای می گردد.
ب-نیروی خطی وارد بر سر که منجر به خونریزی یا خون مردگی خفیف نواحی پاراساجیتال کورتکس مغز ،آسیبهای ایسکمیک مخچه و تخریب آکسونی ساقه مغز می شود.
ج-صدمه به کاروتید و وارد آوردن فشار به سینوس کاروتید که خود می تواند منجر به ایسکمی در مغز شود.
د-ایجاد شتاب در سر بدلیل افتادن روی طنابها ی رینگ و یا حریف که منجر به صدماتی در نقطه مقابل سطوح دربرگیرنده لوبهای پیشین و گیجگاهی و همچنین خونریزیها و خون مردگیهای خفیف می شود.
شرایطی که منجر به آسیب مغزی در بوکس می شوند
نتیجه گیری: به طور کلی پیشینه های علمی پیرامون بوکس حرفه ای بر این امر دلالت می کند که خطرات جدی در زمینه آسیب مغزی وجود دارد، اما مطالعات مربوط به بوکس آماتور چنین قطعیتی را نشان نمی دهد و در این خصوص نیاز به مطالعه های بیشتری می رود.
چکیده:
مقدمه: اکثر آسیب های دندانی در طی بیهوشی عمومی اتفاق می افتد و تروماهای دندانی شایع ترین عارضه لولهگذاری اندوتراکه آل است. بیشترین دلیل شکایات علیه متخصصین بیهوشی همین عوارض دندانی میباشد. هدف از این مطالعه بررسینقش محافظ دندان ورزش بوکس در پیشگیری از آسیب های دندانی طی لارنگوسکوپی در بیماران تحت بیهوشی عمومی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی که مسائل اخلاقی آن مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی مشهد قرار گرفته است، 240 بیمار که تحت لولهگذاری قرار گرفتند در دو گروه شامل 120 نفر با محافظ دندانی و 120 نفر بدون محافظ دندانی مورد مطالعه قرار گرفتند. گرفتن شرح حال و معاینه بیماران قبل و بعد از عمل انجام شد. متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق عبارت بودند از سن، جنس، وضعیت دندانها قبل و بعد از عمل و درجه بندی لارنگوسکوپی– مالامپاتی. جهت مقایسه از آزمون دقیق فیشر استفاده شد. سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته ها: میزان فراوانی ترومای دندانی در گروه با محافظ دندانی 8/0% بود که کمتر از گروه بدون محافظ (8/5%) بود (02/0=P). در افرادی که دارای دندان لق بودند، بطور معنی داری ترومای دندانی در گروه بدون محافظ بیشتر از گروه با محافظ بود (013/0=P). همچنین در بیماران با درجه مالامپاتی III ، IV، ترومای دندانی در گروه با محافظ، کمتر از گروه بدون محافظ بود (03/0=P). نتایج نشان داد در بیماران با درجه لارنگوسکوپی III، IV درصد افرادی که دچار ترومای دندانی شده بودند بطور معنی داری در گروه بدون محافظ دندان بیشتر بود (04/0=P).
نتیجه گیری: استفاده از محافظ دندانی مفید بوده و از میزان فشار بر روی دندانها کاسته و موجب کاهش احتمال آسیب دندانی در طی زمان لارینگوسکوپی در بیماران با لولهگذاری مشکل و درجه مالامپاتی و لارنگوسکوپی III وIV می شود.
خطر آسیب دیدگی در کمین همه ورزشکاران است
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |